پیام باد صبا
آنکس که ولی شناس شد زنده شود فرمان خدای خویش را بند ه شود
هرکس که نبود در پی مولایش در روز حساب وحشر شرمنده شود
جز راه علی هر آنچه هست خطاست این راه نهایتش کنار شهداست
آنکس که ولی شناس شد زنده شود فرمان خدای خویش را بند ه شود
هرکس که نبود در پی مولایش در روز حساب وحشر شرمنده شود
جز راه علی هر آنچه هست خطاست این راه نهایتش کنار شهداست
خدمت به سربازان امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) خدمت به امام زمان است.
سر فصل کتاب آفرینش زهراست روح وادب کمال و بینش زهراست
روزی که گشاینددر باغ بهشت مسوول گزینش وپذیرش زهراست
آه فاطمه جان توبشارت مبینی در جهانی شگفت با انسانهایی که بر رخ چشم تو بیگانه اندو از حضورت چیزی جز زمزمه ولایت نمی شنوند اما این انسان ها اسیران دنیای کوچکشان اند که صدای بلند ولایتت به گوش دنیایی شان نمی رسد و فقط تو، فقط تو لیاقت اولین کسی را داری که در ولایت علی (ع) شهید شود چرا که فقط تو بودی که تک تک درب خانه ها را می زدی و از ولایت اولین امام ات آن هم امام زمان ات فریاد می زدی و دفاع می کردی و یاد دادی که ای انسان چه مرد و چه زن دفاع از ولایت یعنی تا پای جان رفتن ، نهراسیدن وبا عشق به دیدار خدا رفتن تو اسوه ای ، اسوه برای تمام بشریت برای تاریخ حق گویی وحق پرستی وبرای انسانی شدن انسان برای رسیدن به تو و به امامت یاریمان کن، دعایمان کن تا ما چون تو یاریگر امام زمانمان باشیم.
رفتن به جهاد نفس راهییست بزرگ از جبهه گریختن گناهیست بزرگ
ما بر سر پست انقلابیم هنوز خفتن بر سر پست اشتباهیست بزرگ
تو فاطمه ای ،فاطمه.. ای خورشید فروزان ولایت ای فاطمه نمی دانم با کدامین جمله از تو بنویسم که تسلی بخش دل علی(ع) باشدکه برای علی (ع) لیس یعد له حبیب بودی! علی (ع) چگونه می توانست بعد ازتو به آسمان نگاه کند، روی زمین راه برود چرا که تو روحت آسمانی و جسم ات زمینی بود، او با عطر کوثریت بهشت را می بوییدوبا نفس ات به سمت خدا می رفت و با نگاهت آسمانی میشد. وتو چقدر صبورانه در کوچه های مدینه درب تک تک خانه های مردمی را می زدی که پدرت محمد مصطفی (ص)آنها از جاهلیت بت پرستی ،خرافه پرستی به خدا باوری وخدا ترسی سوق دادکه تو با به صدا در آوردن درب آن خانه ها می خواستی دوباره روح خدا ترسی را در قلب های دنیا پرستی شان زنده کنی اما اما ……
وفرزندت حسن (ع) می دید که چگونه با بی میلی به سخنان ات درب ها را می بستند نه انکار که دختر نبی خدا سخن می گویید وتو فریاد می زدی از ته قلب ات که علی (ع) تنهاست پس غدیر چه شد ؟ فدک را غصب کردند وتو هیچ یاوری غیر از علی (ع) نداشتی،او می دید ودر قلب اش مادری فداکار، شیر زنی ولایی و دختری چون نبی میدید. ای تسلی بخش دل علی(ع) که تو فاطمه ای ، فاطمه……
تو فاطمه ای ،فاطمه
نمی دانم از اشک هایت بنویسم یا از خطبه هایت
از شهادت بنویسم یا از غدیر
از سکوت دستان مردی در مسجد یا از فاتح خیبر
از هدیه فدک یا از غصب فدک
از شکستن پهلو یا از عطر کوثریت
از واژه ایثار و ولایت یا از واژه سقیفه
از سن کم ات یا از روح ملکوتی ات
از ام ابیهایت یا ازسیلی ات
قلم خشک می شود ، سخن قطع می شود در برا بردریای صبر تو در برابر استواریت ،استقامتت،در برابرصخره های سنگی انسانهای دنیا پرست و در برابرزن بودن یک زن.
در کوچه های مدینه سیلی ات زدنند اما تو با خطبه هایت با بی نشانی مزارت در مدینه شهر پیامبرات چنان سیلی بر صورت ودهانشان زدی که تا دنیا و تاریخ باقی است ضربه آن سیلی هم باقی است. وتو فاطمه ای ،فاطمه